منم همان خسته و دل شکسته

منم همان مسافر بی همسفر مانده

منم همان دل بسته به تنهائی های ناتمام

منم همان مرداب سکوت در جنگلی از هیاهو

منم همان قایق رو به غرق در اقیانوس غم

منم همان کتاب پر حرف اما نا توان در گفتن

...منم همان اشک های خشکیده از نا امیدی
2 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/09 - 23:52